اخ که الان چه حس خوبی دارم . دیگه به دنبال سوال و جواب از این اون و کتاب های مختلف ندارم . ولی زمانی بود که من غرق در ارزوی فساد و گناه و ارزوی یه، زنا با دختر همسایه ، بودم ولی هیچ وقت به هدفم نرسیدم شاید نذاشتن که برسم مثل یه عقابی شده بودم که هیچ وقت نفهمید کیه و پرواز رو یه ارزو میدید ولی اگه سعی میکرد دیگه ارزو نبود اونوقت ارزو رو لمس میکرد و میچشید .این یه رمان نیست یه خیال نیست یه رویا نیست حتی کابوس هم نیست یه واقعیته که بعضی از ما ها انکار میکنیم و دل به رویا ها و کابوس های دیگران میبندیم حتی بعضی اوقات کاملا میدونیم که در اشتباه هستیم ولی باز انگار نه انگار یا شاید فکر میکنیم دیگه دیر شده ولی هیچوقت دیر رو نمی فهمیم فقط واژه اش رو به زبون میارییم. بسه باید برگردیم داریم لبه پرتگاه داریم بازی میکنیم شاید افتادیم اونوقته که تقاضا میکردیم که دوباره به گذشته بریم و از لبه فاصله بگیریم ولی به نظر شما امکان پذیره ؟ جواب یه نه بسیار چشم گیره . خب بگذریم هدف این کتاب خدا است یا نه .بسیار مطمن جوابتون رو در داخل این نوشته ها پیدا خواهید کرد من خودم هم تو این وجود و نبود ،واقعیت ، خیال گم شده بودم ولی بالاخره جواب رو با دادن زمان زیاد و فکر اشفته و غم و اندوه پیدا کردم . ازعلم هم کمک زیادی طلبیدم کتاب های اثبات و و عدم اثبات زیادی خوندم . ولی یک روز یه مطلب و یه نظر رو از یه دوست گرفتم که شاید برای شما جالب باشه اون دوست گفت اگه به شما بگویم که گوشی را آدم های فضایی درست کردند باور میکنید ولی اگه شما بگویید که نه وسایل ارتباطی یا موبایل را انسان ها ساختند و من مطمن هستم انوقت من میگویم دلیلت چیست من که هیچ وقت انسان ها را از نزدیک ندیدم که دارن روی ساخت موبایل تلاش میکنند من فقط شنیدم که انسان ها دارند روی گوشی کار میکنند ولی هرگز از نزدیک ندیدم حال اگه یکی از شماها بگه خدا وجود نداره ما حالا به فرض میگیم نظریه تکامل رو مطرح کرد انوقت دقیقا میشه مثال کارخانه موبایل میگیم شما که از نزدیک ساخت بدن مارا ندیدید باید حتما شما را ببرم پیش خدا تا باور کنید باید قطعات بدن مارا دقیقا ببینید تا باور کنید اینا شاید خنده دار باشند ولی در آخر این کتاب طوری جواب داده خواهد شد که یا یه کافر میشوید یا خدا باور. یه چیز هست که من زیاد بهش فکر میکردم که خواب چیه ؟ آدم های مثل ریچارد داوکینز، استیون هاوکینگ که خدا ناباوران مشهور هستند میگن خواب در اثر خستگی فکر های آشفته تراکنش های مغزی روی میدهد ولی وقتی ازش میپرسیم چرا گاهی اوقات بعضی خواب ها را میبینیم که گاهی چند روز از دیدنشان میگذرد و دقیقا در وقتی در همان حالت قرار میگیریم و به دوستون یا کسی که پیشمان است میگوییم که بله ،ما دقیقا این صحنه را تو خواب دیده ایم و این نمیتونه اتفاقی باشه . از آقایون ذکر شده میپرسیم میگویند:(بله جواب از این قانع کننده تر پیدا نمیکنند ) در جواب میگویند شما پس خواب هایی که میبینید و واقعیت پیدا نمیکنند را چرا نمیگویید. واقعا جوابشون مسخره است د اخه یکی بگه داداش من اگه قرار بود همه خواب ها واقعیت پیدا میکردند اونوقت چه نیازی به تلاش و زندگی و علم داشتیم اخه هرچی میدیدیدیم واقعیت پیدا میکردند و ما فقط میخوابیدیم و منتظر میشدیم تعبیر شوند اگه خوب وای فردا خوشبخت میشم و اگه بد بود و تو خواب کشته میشدید وای چه بد من برم وصیت بنویسم اخه این چند روزه میمیرم . خب حالا یک صفر به نفع دین شد. ولی این تازه اولشه یکی دیگه از خصلت آدم های بی خدا اینه که واقعا دوست دارند با دیگران فرق داشته باشند تفاوت خیلی خوبه ها ولی نه وقتی که بخواد مارو از حقیقت دور کنه ما میخوایم بی خدا بشیم تا با دیگران فرق داشته باشیم خوب عزیز من خیلی راهه دیگه هم ست یکی این که اینقد با خدا دوست بشیم ،اونقدر عاشقش بشیم که خود خدا باهامون حرف بزنه من مطمن هستم ،یا نه میگید باز این نصیحت ها شروع شد خوب برید اینقدر با خدا میانه رو باشید که با دیگران تفاوت داشته باشید یه زمان بود اگه کتاب های انسان های خدا ناباور را مطالعه میکردم میشدم خدا ناباور اگه کتاب های اثبات خدا را مطالعه میکردم پشیمان میشدم و دوباره میشدم خدا باور کلا خدا واسه من حکم بازیچه را داشت اگه یه جای بودم که موفق میشدم به خدا ربط نمیدادم ولی اگه ناراحت میشدم به خدا یا بر عکس اگه موفق میشدم به خدا ربط میدادم و اگه موفق نمیشدم به خدا ربط نمیدادم  لطفا اگه خوشتان آمده بگویید قسمت دوم را هم بذارم ممنون .

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: